کنگرۀ وین چه بود؟
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۹۷۰۹۰
عصر ایران - کنگرۀ وین (Congress of Vienna) گردهمایی نمایندگان قدرتهای بزرگ اروپایی پس از شکست ناپلئون بناپارت بود که در وین برگزار شد و مسئلۀ اصلی آن تقسیم سرزمینهایی بود که از فرانسه بازپس گرفته شده بود.
معمولا پس از جنگهای بزرگ و همگانی، کشورهای فاتح جنگ چنین کنگرهها و کنفرانسهایی را برگزار میکنند و محصول این گردهماییها، خطوط کلی و اصلی نظم بینالملل در دوران پس از جنگ بزرگِ تازه خاتمه یافته را تعیین میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چنین کنگرههایی در حکم مجلس مؤسسان است که پس از وقوع انقلاب در یک کشور تشکیل میشود برای نوشتن قانون اساسی در آن کشور.
کنگرۀ وین از اکتبر 1814 تا ژوئن 1815 با شرکت شاهان و شاهزادگان زیادی که نمایندگی کشورهای اروپایی را بر عهده داشتند برگزار شد.
علاوه بر تزار الکساندر امپراتور روسیه، فرانسیس اول امپراتور اتریش و فردریک ویلهم سوم پادشاه پروس و شخصیتهای برجستهای چون مترنیخ (سیاستمدار اتریشی که بعدها صدراعظم اتریش شد)، لرد ولینگتن از انگلستان و تالیران از فرانسه، نمایندگان کشورها و سرزمینهای اسپانیا، پرتغال، دانمارک، ناپل، سیسیل، هلند، ایالات رومانی، سوئیس و شاهزادهنشینهای آلمان نیز در این کنگره حضور داشتند.
تنها قدرت اروپایی که نمایندهای در این کنگره نداشت، امپراتوری عثمانی بود که در واقع نمایندهاش را به این کنگره راه ندادند. متصرفات ناپلئون، شامل بخشهایی از سرزمینهای تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی هم بود ولی اروپاییها با عثمانی مشکل داشتند و در حقیقت، این امپراتوری را غیراروپایی میدانستند.
کنگرۀ وین به یک معنا "کنگره" نبود زیرا جلساتش با حضور همۀ کشورهای عضو برگزار نمیشد و عمدتا قدرتهای بزرگ اروپایی تصمیمگیرنده بودند و سایر کشورها بیشتر تابع این قدرتها بودند. کشورهای کوچکتر، حداکثر در پشت پرده مشغول رایزنی با قدرتهای بزرگ میشدند بلکه نظراتشان تا حدی تامین شود.
قدرتهای بزرگ اروپا هم عبارت بودند از امپراتوری بریتانیا، امپراتوری اتریش، امپراتوری روسیه و امپراتوری پروس. این چهار قدرت بزرگ، پیش از آغاز کنگرۀ وین، بر اساس پیمان شومون توافق کردند که اختلافات میان خود را حل و فصل کنند.
در مجمع سریِ منتهی به پیمان شومون، این چهار کشور قدرتمند بر سر تقسیم متصرفات ناپلئون به توافق رسیدند و سایر کشورهای اروپایی نقشی در این توافقات نداشتند. توافق پنهانی این چهار قدرت بزرگ، سبب شد که آنها بتوانند کنگرۀ وین را رهبری کنند و کنگره به مجمعی برای مباحث پایانناپذیر تبدیل نشود.
اما شاید بتوان گفت که مشکلات ناشی از این کنگره، که در درازمدت ظهور کرد، تا حدی ناشی از همین توافقات پشت پردۀ این چهار قدرت بزرگ بود. به هر حال نظم نوین جهانی در قرن نوزدهم، که محصول کنگرۀ وین بود، معروف شد به "کنسرت اروپا".
هدف انگلستان (یا دقیقتر: امپراتوری بریتانیا) توسعه و تحکیم برتری دریاییاش بود. بویژه اینکه فتوحات بریتانیا در دوران انقلاب فرانسه، که منجر به تضعیف نیروی دریایی فرانسه شد، بریتانیا را بیش از پیش متوجه مستعمرات نموده بود و این کشور در صدد تصرف متصرفات سایر قدرتهای اروپایی مثل اسپانیا، هلند و پرتغال بود. دیپلماسی انگلستان در کنگرۀ وین حول همین محور پیریزی شده بود زیرا انگلستان به این نتیجه رسیده بود که برای رسیدن به حاکمیت بلامنازع بر دریاها، بیطرفی فرانس و روسیه لازم است؛ چراکه فرانسه به دلایل تجاری و روسیه به دلیل مطامعی که نسبت به قسطنطنیه داشت، ممکن بود سد راه توسعهطلبی انگلستان شوند.
نقشۀ انگلستان برای بیاثر نمودن واکنشهای این دو کشور این بود که در ازای گرفتن کاپ و سیلان از هلند، بلژیک را که از فرانسه پس گرفته بودند به هلند بدهند تا هم فرانسه تضعیف شود و هم هلند به فکر پس گرفتن مستعمرات خود نیفتد.
در مورد روسیه هم انگلستان بر آن بود که این کشور را از دستاندازی بیشتر به لهستان محروم و آن را در مقابل اتحاد اتریش و پروس قرار دهد و برعکس دست این دو کشور اخیر را در لهستان باز بگذارد. علاوه بر این، برای کاهش نفوذ فرانسه در ایتالیا، انگلستان با سلطۀ اتریش بر این سرزمین موافقت داشت.
در مورد اتحاد آلمان هم نظر انگلستان این بود که ایجاد آلمان بزرگ به مصلحت صلح عمومی نیست بلکه صلاح در این است که شاهزادهنشینهای آلمانی تحت ادارۀ مشترک پروس و اتریش قرار گیرند و کنفدراسیون ایالات آلمان تا سر حد ممکن سست و نامنسجم باشد.
در مجموع موضعگیری انگلستان در کنگرۀ وین حاکی از ضدیت این کشور با روسیه و فرانسه و تضعیف هلند و پرتغال، یعنی ضدیت با تمامی قدرتهای بالفعل یا بالقوۀ دریایی بود.
در بین سه کشور بزرگ دیگر، اتریش بیش از همه با انگلستان موافقت داشتو اختلاف اصلی اتریش و انگلستان بر سر تعیین حدود قدرت پروس بود. مترنیخ اتریشی مایل نبود پروسیها انحصار نفوذ اتریش در آلمان را از بین ببرند. اما انگلیسیها با گسترش محدود حوزۀ نفوذ پروس در شاهزادهنشینهای آلمان موافق بودند.
خواستههای روسیه کاملا برعکس سیاست انگلستان و اتریش بود. تزار مایل بود در ازاء تلفاتی که در جنگ با ناپلئون متحمل شده بود، دوکنشین ورشو را به تصرف درآورده و با زوال تدریجی امپراتوری عثمانی، نفوذ روسیه را در بالکان افزایش دهد. از آنجا که اتریش نیز بالکان را حوزۀ نفوذ طبیعی خود میدانست، عجیب نبود که این کشور با روسیه بر سر بالکان دچار اختلاف شود.
نمایندۀ فرانسه، تالیران، دیپلماسی ماهرانهای را در راستای بهرهبرداری از اختلافات این چهار قدرت بزرگ به سود کشورش در پیش گرفت و حتی اختلافات آنها را نیز تشدید کرد. به همین دلیل برخی از مورخان تالیران را با ماکیاولی مقایسه کردهاند.
اما مسئلۀ اصلی در کنگرۀ وین این بود که اختلافات این چهار قدرت بزرگ، به آسانی حل و فصل نمیشد. یعنی حتی پیمان شومون هم، که پیش از کنگرۀ وین منعقد شده بود، نتوانسته بود مشکلات موجود بین این چهار قدرت اروپایی را حل کند؛ مشکلاتی که معنایی جز دستاندازی به سرزمینهای بیدولت در گوشه و کنار اروپا و جهان، و البته افزایش نفوذ سیاسی و قدرت تجاری و وسعت سرزمینی نداشت.
آنچه باعث شد فضای پراختلاف و بیحاصل کنگرۀ وین تغییر کند، بازگشت ناپلئون از تبعید و آغاز دور تازهای از رویارویی نظامی قدرتهای اروپایی با ناپلئون نابغه بود. جنگ جدید با دشمن مشترک سبب شد اختلاف قدرتهای اروپایی بر سر تقسیم اراضی فراموش شود.
کنگره به سرعت به کار خود پایان داد و در 9 ژوئن 1815 اعلامیۀ نهایی خود را منتشر کرد.
بر اساس مصوبات کنگرۀ وین، لهستان "رسما" بین روسیه و اتریش و پروس تقسیم شد. این تقسیم "عملا" در سال 1794 صورت گرفته بود. کنگره فقط واقعیت را رسمیت بخشید. همچنین دوپنجم کشور ساکس به پروس منضم شد. پروس ضمنا تمام سرزمینهایی را که در سال 1806 و قبل از فتوحات ناپلئون در تصرف داشت دوباره بدست آورد.
سوئیس هم بر اساس مصوبات کنگرۀ وین تمامیت ارضی خود را حفظ کرد و قسمتهای کوچکی اتریش به آن ضمیمه شد و قدرتهای بزرگ نسبت به حفظ استقلال سیاسی و اقتصادیاش تضمین دادند.
در مورد ایتالیا توافق شد پادشاه ساردنی تمام ایالات خود را، به جز اندکی که به فرانسه و سوئیس بخشیده شده بود، حفظ کند و اتریش به تمام متصرفات ایتالیایی خود (قبل از 1805)، یعنی به ونسی (با مرکزیت ونیز) و لمباردی و قسمتهای دیگری از خاک ایتالیا دست یابد و رم را به پاپ واگذار کند.
کشورهای آلمانیزبان نیز کنفدراسیونی مرکب از 48 ایالت تشکیل دادند که اتریش عضو برجستۀ و رهبر آن به حساب میآمد.
این تقسیم اراضی، اقدامی از سر ناچاری و از ترس بازگشت ناپلئون به دوران اقتدار خود بود. حتی اگر ناپلئون از تبعید در جزیرۀ آلب به پاریس برنگشته بود، مسئلۀ تقسیم ارضی بین قدرتهای بزرگ و کوچک، همواره مستعد اختلافات جنگافروزانه است.
نظم نوین ناشی از کنگرۀ وین تا سال 1914 یعنی صد سال دوام آورد ولی با آغاز جنگ جهانی اول در این سال، این نظم صدساله نیز فرو ریخت. نارضایتیهای ناشی از نحوۀ تقسیم اراضی در کنگرۀ وین، نقش مهمی در جنگهای نیمۀ دوم قرن نوزدهم در اروپا و بویژه جنگ جهانی اول ایفا کرد.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۷۰۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتابهای مشکوک به آرسنیک در کتابخانه ملی فرانسه
به گزارش «تابناک» به نقل از مهر از گاردین، احتمال میرود مواد شیمیایی که برای ایجاد رنگ در جلدهای سبز زمردی کتابهای قرن نوزدهمی استفاده شدهاند، حاوی مواد سمی باشد و کتابخانه ملی فرانسه با شناسایی این کتابها، آنها را قرنطینه کرده است.
به این منظور کتابخانه ملی فرانسه ۴ عنوان کتاب قرن نوزدهمی را که تصور میشود روی جلد سبز زمردی آنها با آرسنیک پوشانده شده باشد، از قفسههای خود حذف کرد.
این کتابخانه روز پنجشنبه خبر داد دست زدن به این کتابها که چاپ بریتانیا هستند، احتمالاً فقط آسیب جزئی ایجاد میکند؛ اما برای بررسی بیشتر از رده کتابهای در دسترس خارج میشوند. متصدیان کتابخانه گفتهاند این آثار را در قرنطینه قرار دادهاند تا در یک آزمایشگاه خارجی تجزیه و تحلیل شوند و میزان آرسنیک موجود در هر جلد تعیین شود.
مؤسسه پاریس پس از اینکه محققان آمریکایی دریافتند ناشران در دوره ویکتوریا از آرسنیک برای رنگآمیزی صحافیهای کتاب استفاده میکردند، نسخههای دربردارنده آنها را شناسایی کرد. رنگدانههای سبز حاوی آرسنیک به نام یک شیمیدان آلمانیالاصل با عنوان سبز پاریسی، سبز زمردی یا سبز شِل نامیده میشدند.
محققان دانشگاه دلاوِر از سال ۲۰۱۹ با آزمایش صدها جلد کتاب برای تعیین میزان فلزات سنگین به کار رفته در آنها، فهرستی از کتابهای بالقوه خطرناک را تهیه کردهاند.
کتابخانه ملی فرانسوی در بیش از ۱۶ میلیون عنوان خود، ۴ نسخه از کتابهای موجود در این فهرست را یافت که شامل ۲ جلد از «تصنیفهای ایرلند» اثر ادوارد هیز که در سال ۱۸۵۵ منتشر شد، یک گلچین دو زبانه از شعر رومانیایی توسط هنری استنلی در سال ۱۸۵۶ و کتاب «انجمن سلطنتی باغبانی ۶۳-۱۸۶۲» است.
کتابخانه ملی فرانسه اعلام کرد که دیگر کتابهای دارای جلد سبز را که در فهرست پروژه کتاب سمی جای ندارند نیز بررسی خواهد کرد.
سازمان بهداشت جهانی هشدار داده که قرار گرفتن طولانی مدت در معرض آرسنیک و بیشتر استفاده از آب آشامیدنی و غذای آلوده، میتواند منجر به ایجاد زخمهای پوستی و سرطان پوست شود. درباره کاربرد اشیای حاوی آرسنیک چیزی گفته نشده است.
برمبنای نتایج به دست آمده از «پروژه کتاب سمی» صحافیهای سبزی که با آرسنیک پوشیده شده برای کتابداران، کتابفروشان، گردآورندگان و محققان خطرات سلامتی ایجاد میکنند و باید در استفاده از آنها جانب احتیاط را رعایت کرد.